خدمات پزشکی بر مبنای تعامل بین پزشک و بیمار می باشد. و رفتار پزشک مهم ترین فاکتور در ایجاد تصویر ذهنی برای بیمار می باشد. باتوجه به اینکه خدمات پزشکی بر مبنای مسائل پیچیده می باشد لازم نیست حتما موارد پیچیده را که توسط دکتر گفته می شود بیمار درک کند. یک پزشک نمی تواند به طور کامل و صدرصد بیمار خود را راضی کند.
پزشکان تقریبا خدمات یکسانی دارند و نمی توانند خدمات خود را خیلی متمایز بکنند. بنابراین آنچه مهم هست کیفیت خدمات می باشد. کیفیت سرویس همواره به دکتر وابسته نیست بلکه به وضیعت پزشکی بیمار نیز بستگی دارد.
فاکتور بعدی درزمینه پزشکی این می باشد که نمی توان نتیجه را به طور کامل گارانتی نمود.
– همواره به بیمار باید مزایای سرویس را بگویید و مشکلاتی را که می تواند از عدم درمان ایجاد شود به وی اطلاع رسانی بکنید.
– از مطب خود یک تصویر مثبت بسازید تا مریض های بالقوه از آنها استفاده بکنند.
مدیریت روابط مشتری، توانایی یک مطب یا کلینیک برای جذب بیمار، شناخت وی، تجدید تماس با آنها، اطمینان دادن به بیمار از اینکه مطب یا کلینیک هر آنچه آنها می خواهند می دهد. با این امر می تواند روابط خوبی با بیمار برقرار نمود و سرویس را بهبود داد.
دلیل اولیه برای سرمایه گذاری بر ساختن روابط مثبت با بیماران بعلت رقابت زیاد در بین مطب ها و کلینیک ها می باشد و تنها کلینیک ها از این موضوع اطلاع دارند. پس باید به بیماران بچسبید و شانس ایجاد یک بازار مورد اعتماد را برای خود ایجاد کنید.
تشویق بیماران به ادامه رابطه با پزشک، بسیار ارزانتر از جذب بیمار جدید می باشد.
استفاده از نام بیمار، منقطه اقامت و سایر اطلاعات می تواند بسیار مفید باشد.
خصوصی سازی باعث می شود تا با هر بیمار رویکرد ویژه ای داشته باشید که به انتظارات وی نیز پاسخ بدهد. مهم ترین هدف ارتباط با مشتری حفظ وفاداری بیماران می باشد. پزشکان از سیستم مدیریت ارتباط با مشتری استفاده میکنند چرا که این امر مهم ترین و با اثرترین روش حفظ بیمار می باشد.
در حال حاضر تمرکز بر بیمار می باشد و باید بدانیم که رقابت بسیار بالا می باشد و پزشکانی که خود را درگیر مدیریت ارتباط با مشتری نمی کنند امکان سقوط و از دست دادن مریضشان بالاست.
مدیریت ارتباط با مشتریان، مدام در حال گسترش و فراگیر شدن می باشد و واسط حفظ رابطه بین پزشک و بیمار میباشد. مدیریت ارتباط با مشتریان، برای پزشکان یک استراتژی کسب و کار می باشد که شامل جذب بیمار، ساختن ارتباط با بیمار و مدیریت رابطه طولانی مدت با بیمار می باشد. مدیریت ارتباط با مشتریان نیازمند مشخص شدن فلسفه و فرهنگ کسب و کار می باشد که باید بیمار محور باشد و باید اطمینان حاصل کند که فرآیندهای بازاریابی و فروش و خدمات موثر هستند.
مدیریت روابط با بیمار شامل موراد ذیل می باشد:
– به دست آوردن و به روز کردن مداوم دانش در مورد نیازها، انگیزه و رفتار بیماران.
– اندازه گیری هزینه های بازاریابی، فروش، خدمات و سود بیماران.
– استفاده از شناخت بیمار جهت بهبود عملکرد مطب یا کلینیک از روند یادگیری از شکست ها
– ادغام و یکپارچه سازی تمام فعالیتهای بازاریابی، فروش، خدمات به منظور دستیابی به اهداف مشترک
– پیاده سازی سیستم های مناسب برای حمایت از کسب و به اشتراک گذاری دانش در مورد بیمار و اندازه گیری اثربخشی مدیریت روابط مشتری
۱- اصل اول :
هدف اصلی در مدیریت روابط مشتری، فرآیندی هست که باعث ایجاد ارزش توسط بیمار می شود. بر این اساس، مهم ترین عامل نه بیشینه کردن سود از یک تراکنش بلکه همکاری با بیمار و ایجاد یک رابطه پایدار می باشد.
پزشک و مدیریت کلینیک که می خواهد از اصول مدیریت ارتباط با مشتری پیروی کند باید از تمام ابزار ممکن استفاده کند و تا آنجا که ممکن است در مورد فرآیند ایجاد ارزش یاد بگیرد (فرآیندی که در آن بیمار به اهداف خود می رسد) چرا که در این حالت دندانپزشک یا کلینیک می تواند از توانایی های خود برای به سود رسیدن از بیمار استفاده کند. پس برای اینکه بتوان به تمام نیازهای بیمار رسیدگی کرد باید روابط با بیمار را به صورت یک فرایند در نظر گرفت که نه یک مرحله بلکه چندین مرحله دارد.
استفاده از مدیریت روابط مشتری، یعنی استفاده از توانمندی های پزشک یا کلینیک برای سود رساندن به بیمار و ایجاد فرایند مدوام ایجاد ارزش. هدف مدیریت روابط مشتری، یعنی به خدمت درآوردن توانمندی ها جهت پاسخ دهی به نیاز بیماران. اگر این پیش فرض ها را نداشته باشیم ساختن رابطه پایدار با بیمار غیر ممکن خواهد بود.
۲- اصل دوم :
اصل دوم مدیریت روابط مشتری، دیدن این مدیریت در چارچوب فرآیند می باشد. فرآیندی که در آن بین پزشک، بیمار رابطه بر مبنای ارزش ایجاد می شود. اگر ما فرآیند را بعنوان یک محصول در نظر بگیریم بنابراین وجه تمایز پزشکان یعنی وجه تمایز در فرآیندهایشان. رابطه بین بیمار و پزشک در لحظه دیدار شکل می گیرد. پزشکانی که فرآیند بهینه را پیاده میکنند توانایی کنترل شکل رابطه را با مشتری (بیمار ) دارند.
مدیریت روابط مشتری به ما اجازه می دهد تا تعداد زیادی رابطه داشته باشیم که به پزشک یک ارزش افزوده در بازار رقابتی می دهد.
۳- اصل سوم
در مدیریت ارتباطات مشتری ، مسوولیت پذیری پزشک یا کلینیک ها می باشد. در فرآیند پیاده سازی، مدیریت ارتباط با مشتری باید بدانیم که پوشش نیازهای بیماران اصل لازم و نه کافی می باشد. مطب یا کلینیک فقط وقتی می تواند یک رابطه پایدار با بیمار ایجاد کند که همواره به فکر بهبود مستمر فرصت ها برای ایجاد ارزش به منظور تقویت رابطه با بیمار باشد.
لطفا نظر خود را درباره این پست در صفحه اینستاگرام به اشتراک بگذارید: ورود به اینستاگرام
سیستم هوشمند جذب بیمار دکتر لینک، راهکاری برای افزایش بیمار در مطب ، کلینیک و بیمارستان
بیشتر عادات در واقع کارهایی است که شما زمان زیادی آنها را انجام دادهاید و اکنون جزء طبیعت شما شده و لازم نیست درباره آنها فکر کنید؛ برای مثال زمانی که شما برای اولین بار سعی میکردید رانندگی را فرا بگیرید، احتمالا حس میکردید که هرگز نخواهید توانست که فرمان را بچرخانید، ترمز را بگیرید و همه این کارها را در یک زمان انجام دهید؛ اما اکنون میتوانید با چشم بسته نیز این کارها را بکنید (اگر اغراقآمیز صحبت کنیم). برخی از عادات اولیه را، که به نظر ما هر مدیریت کلینیک یا مطب باید داشته باشد تا بتواند مداوما خدماتی در حد عالی ارائه دهد، در اینجا برشمردهایم.
وقتشناسی در تعیین زمان ویزیت که با بیماران دارید، نشاندهنده احترام شما به آنها است. برعکس اگر آنها را منتظر نگه داریم تاثیر منفی برجای میگذارد و به بیماران بیاحترامی میشود؛ اما بعضی اوقات شرایطی پیش میآید که شما مجبور میشوید تاخیر داشته باشید، مثل وجود ترافیک. قانون اصلی در این موارد این است که به محض اینکه متوجه میشوید تاخیر خواهید داشت تلفن بزنید و اطلاع دهید. هر چه زودتر توسط منشی مطب یا کلینیک به بیماران اطلاع دهید که دیرتر میرسید آنها کمتر ناراحت خواهند شد. تا لحظه آخر صبر نکنید و فکر نکنید که همه چیز خودش درست میشود.
آنطور که از بسیاری از بیماران شنیدهایم مشکل عمده و دائمی آنها این است که پرسنل کلینیک به صحبت ها آنها بی توجه هستند؛ برای مثال وقتی بیمار با آنها صحبت می کند پرسنل بی اعتنا هستند! گویی بیمار همه این حرفها را برای خود زده است.
بیماران آنقدر با بی اعتنایی و پیگیری نکردن از طرف پرسنل کلینیک مواجه بودهاند که اگر شما این عادت خوب را در خود تقویت کنید امتیازهای زیادی کسب خواهید کرد.
پس پزشکان و سایر پرسنل کلینیک همواره زمانی که بیمار با آنها صحبت می کند، باید به بیمار و صحبت های او با دقت توجه کنند، تا بیمار مجبور نباشد صحبت هایش را مجدد تکرار کند.
بعضی اوقات به دلیل خوشبینی مایل هستید که خواسته بیماران را اجابت کنید و در این راه به او قولی میدهید که انجام دادنش دشوار است. وقتی به بیمار قولی میدهید در ذهن او انتظاری ایجاد میکنید که امکان تحققش مشکل است. در این شرایط بهترین روش این است که به بیمار وعدهای بدهید که مطمئن هستید انجام میشود، نه اینکه امیدوارید انجام شود.
برای مثال، بیمار شما مایل است که راس ساعت 4 پزشک او را ویزیت کند. شما میدانید که این زمان برای ملاقات پزشک عملی است، اما نمیتوان آن را تضمین کرد، در این وضعیت اگر قول بدهید که ساعت 4:30 دقیقه بعدازظهر می تواند پزشک را ملاقات کند از بروز ناراحتی بیمار در صورت تاخیر جلوگیری میشود و اگر ملاقات پزشک زودتر صورت بگیرد بیمار خوشحال خواهد شد.
این عادت را در خود تقویت کنید که برای راه انداختن کار بیماران تلاش بیشتری باید انجام داد. با کارهای کوچک اضافی برای بیماران، خدماتدهی شما به یاد خواهد ماند و کلینیک یا مطب شما از رقیبانش پیشی خواهد گرفت. در مواقعی که نمیتوانید در حدی که بیمار مایل است برایش کار انجام دهید و شرایط طوری است که نمیتوانید به خواسته بیمار جواب مثبت دهید و مجبورید به او جواب منفی (نه) بدهید، حتما اقدامات زیر را انجام دهید.
اول: به بیمار انتخابهای دیگر ارائه کنید
دو وضعیت در خدماتدهی پیش میآید که باید به بیمار حق انتخاب داد: زمانی که مجبورید به بیمار نه بگویید یا زمانی که پیشنهادی دارید که برای بیمار تاثیرگذار است و درمان او را آسانتر و راحتتر میکند. مواقعی که نمیتوانید خواسته بیمار را برآورده کنید، ارائه راههای دیگر به آنها باعث میشود که ناراحتیشان کاهش یابد. مثلا اگر تا دو ماه آینده نمی توانید وقت خالی برای ملاقات پزشک به بیمار بدهید، می توانید روزی که تراکم حضور بیماران کمتر است از بیمار بخواهید به مطب یا کلینیک مراجعه کند.
ارائه پیشنهادهای زیاد به بیمار، او را تحت فشار قرار میدهد؛ بنابراین به ارائه یکی دو پیشنهاد قناعت کنید.
دوم: همدردی خود را ابراز کنید
بدون توجه به اینکه توان شما در امر ارائه خدمات چقدر باشد، بعضی اوقات پیش میآید که روحیه شما برای برخورد با بیماران خوب نیست. در اینگونه مواقع پروراندن عادت ابراز همگامی با بیمار مهم است. منظور از همگامی درک نقطه نظرات بیمار است بدون توجه به اینکه شما با آن موافق باشید یا نباشید.
در زیر به برخی از جملاتی که حاکی از حس همگامی است توجه کنید:
من درک میکنم که چرا شما اینگونه احساس میکنید.
من نقطه نظر شما را درک میکنم.
من به گفتههای شما توجه دارم.
متاسفم که این اتفاق افتاد.
زمانی که همه فعالیتهای کاری شما را خسته میکنند، عادت کنید که روحیه خود را تغییر دهید. نگاه کردن به بیمار به عنوان یک مزاحم کاری بسیار آسان است. با توجه به بیماران به عنوان کسانی که به دلیل وجود آنها شما سرکار هستید به آنها اهمیت میدهید. به علاوه در واقع آنها هستند که چک حقوق شما را تدارک میبینند.
کیفیت روابطی که شما با همکاران خود که در اطراف هستند ایجاد میکنید بهاندازه اهمیت خدماتی است که به بیماران عرضه میکنید.
رفتار با همکاران مانند یک بیمار باعث میشود که کیفیت ارتباطها در کل یک کلینیک بهتر شود؛ برای مثال اگر همکار شما برای دریافت اطلاعات به شما زنگ میزند ولی شما اطلاعات لازم را ندارید که به او بدهید با بخشهای دیگر تماس بگیرید تا بتوانید اطلاعات لازم را به دست آورید. اگر کارمند آن بخش رفتارش نسبت به نیازهای شما دوستانه و مسئولانه باشد شما نیز سریعتر میتوانید به بیمار خود خدمات بهتری را ارائه دهید.
امیدواریم این مطلب در ارائه خدمات عالی در حوزه مدیریت کلینیک یا مطب برای شما مفید واقع شود. و به شما در ارائه خدمات با کیفیت به بیماران یاری رساند.
لطفا نظر خود را درباره این پست در صفحه اینستاگرام به اشتراک بگذاید: ورود به اینستاگرام
سیستم مدیریت مطب، کلینیک و بیمارستان دکتر لینک سیستمی با انعطاف پذیری بسیار بالا جوابگوی تمامی تخصص های پزشکی می باشد.
بازاریابی پزشکی به معنای مجموعهای از اقدامات محسوس و نامحسوس است که ارتباط یک مجموعه پزشکی را با مشتریان بیشتر میکند، تجربه بیماران را مدیریت میکند و با پیامهای خود روی آنها اثر میگذارد. در ادامه به تعاریف دقیقتر بازاریابی پزشکی می پردازیم:
حالا با توجه به اهمیت این موضوع در ادامه به شما خواهیم گفت که تکنیک های بازاریابی پزشکی در سال ۲۰۲۰ به چه سمتی حرکت می کنند و از چه ابزارهایی باید استفاده شود.
کلینیک ها و بیمارستان تخصصی شروع به جذب پزشکان و متخصصان می کنند. آنها سیستم های یکپارچه ای ایجاد کرده، لذا بهتر می توانستند بین پزشکان، بیمارستان و سایر بخش های ارائه دهنده خدمات بهداشتی و سلامتی هماهنگی ایجاد نمایند. با انجام این روند، پزشکان به کارمندان سیستم تبدیل می شوند.
وقتی پزشکان یک مجموعه درمانی به کارمندان آن مجموعه تبدیل می شوند، توانایی خود را به عنوان فردی که تصمیم نهایی را در مورد مسائل مربوط، در یک مجموعه درمانی اخذ می کند، از دست می دهند. در مقابل آنها به نوعی بخشی از مرکز درمانی محسوب خواهند شد که این امر می تواند تعداد بیماران بیشتری را به سمت خدمات آنها سوق دهد.
بیماران دیگر تمایلی به پذیرش کورکورانه ی سخنان پزشکان ندارند. آنها پیش از اینکه توسط پزشک ویزیت شوند، تحقیقات کافی درباره بیماری یا مشکل خود انجام می دهند. مجدد پس از ویزیت شدن توسط پزشک، در مورد شرایط خود و روش های درمانی بررسی های لازم را انجام می دهند.
بیماران امروزی به درمان خود به عنوان نوعی همکاری بین خود و پزشک نگاه می کنند. آنها خود را نسبت به سلامتی و تصمیمات شان که بر نتیجه درمان موثر می باشد مسئول می دانند. امروزه، پزشکان با بیماران خود تنها در مورد درمان، بیمارستان و داروها و غیره صحبت نمی کنند.
مخاطبان زیادی در مسیر فعالیت بازاریابان حوزه خدمات درمانی قرار دارند، بازیگران اصلی حوزه خدمات درمانی، مصرف کنندگان (بیماران) و ارائه دهندگان خدمات درمانی و پرداخت کننده های آن می باشند. آنها بسته به نوع محصولات و خدمات، مخاطبان اولیه خواهند بود.
مواردی مانند داروهای پزشکی، تجهیزات درمانی و مراکز تشخیص بیماری ها در گزارشات جمع آوری شده بازاریابان حوزه سلامت است. همینطور پزشکان همچنان در ردیف مهمترین گروه مورد توجه برای بازاریابان حوزه سلامت است.
بازاریابان حوزه خدمات درمانی به دنبال بیماران که در واقع مصرف کننده خدمات درمانی هستند نیز می باشمد. اما پزشکان همچنان در رده اصلی جامعه هدف بازاریابان حوزه خدمات درمانی می باشند.
به تدریج در حوزه بازاریابی خدمات درمانی قدرت تصمیم گیری پزشکان کاهش یافته و این قدرت به سمت مصرف کننده خدمات و بیماران سوق پیدا می کند. شیوه ی کار بازاریابان حوزه خدمات درمانی به این سمت خواهد رفت که علیرغم اینکه هنوز پزشکان را به عنوان پایه های اصلی برای پیاده سازی استراتژی های خود می دانند، بیشتر بر روی مصرف کنندگان و پرداخت کننده ها به عنوان گروه اصلی هدف متمرکز خواهند شد.
چیزی که امروز شاهد آن هستیم، در ادامه ی تغییراتی است که در طی چند سال گذشته در حوزه بازاریابی انجام پذیرفته است. و اکنون بازاریابی دیجیتال بر بازاریابی سنتی پیشی گرفته است. این مساله در تمام حوزه های بازاریابی از جمله بازاریابی حوزه بازاریابی حوزه خدمات درمانی بروز کرده است.
برای مثال در زمینه استفاده از تکنیک های بازاریابی مصرف کننده خدمات درمانی، بیشترین بودجه صرف تهیه اپلیکیشن موبایل و تبلت، ساخت برنامه های اجتماعی و تبلیغات اینترنتی بوده است. ارائه دهندگان خدمات بیمارستانی نیز در حوزه بازاریابی در حال تغییر مسیر به سمت تبلیغات اینترنتی می باشند.
بازاریابان حوزه سلامت به تلاش در تطبیق با تغییرات جدید که به سمت تعیین هزینه بر اساس خروجی درمانی، شفافیت در ارائه اطلاعات و قدرتمند کردن بیماران سوق پیدا کرده ادامه می دهند. در این میان شاهد افزایش بودجه های بازاریابی به میزانی بیشتر از قبل هستیم. بیشترین افزایش ها مربوط به حوزه تکنیک های بازاریابی اینترنتی می باشد.
سیستم هوشمند جذب بیمار دکتر لینک، راهکاری برای افزایش بیمار در مطب ، کلینیک و بیمارستان
اغلب انتخاب های ما در هنگام خرید یا دریافت خدمات، بر اساس برندسازی اثر گذار ارائه دهنده کالا یا خدمات صورت می گیرد. در اکثر موارد ما به سمت برندهایی سوق داده می شویم که می توانیم با خود برند یا با کیفیت آن برند ارتباط برقرار کنیم. توسعه برند عضو لاینفک استراتژی بازاریابی است. برند ارزش اصلی یک کسب و کار را برای مخاطبان خود تعریف می کند و به مخاطبانی که با آن برند ارتباط برقرار کرده اند، وعده کسب تجربه ای منحصربفرد را می دهد.
ارتباط برندینگ با تخصص پزشکی
خدمات درمانی و تخصص پزشکی هم یک نوع کسب و کار محسوب می شود و برای توسعه نیاز به برندسازی دارند. در یک فعالیت درمانی، برند آن چیزی است که بیماران با دیدن شما به عنوان پزشک یا مطب و مرکز درمانی شما، پس از ارتباط با شما و کارمندان شما حس می کنند. این شامل کارهای تبلیغاتی شما مانند پوستر و جزوات، دکوراسیون مطب، نحوه رفتار پرسنل درمانی، وب سایت و نحوه حضور شما در فضای مچازی و شبکه های اجتماعی که مدیریت مطب و کلینیک برای بیماران در نظر گرفته اید می شود.
چرا برندینگ در پزشکی مهم است؟
برندسازی در زمینه خدمات درمانی بسیار مهم است. به این خاطر که هیچ چیز مهم تر از سلامتی نیست. ممکن است فردی از یک فروشنده که او را نمی شناسد خریدهای انجام دهد اما در امور پزشکی چطور؟ در مسائل مربوط به خدمات درمانی افراد باید به ارائه دهندگان خدمات درمانی اعتماد کنند، چه آنها را بشناسند یا نه.
اگر به عنوان پزشک یا مدیریت مطب و کلینیک به اعتبار نیاز دارید، پس به برندسازی هم نیاز پیدا خواهید کرد این دو مسئله همیشه با هم مرتبط هستند. به این دلیل که تخصص پزشکی و مدیریت مطب و کلینیک مانند سایر کسب و کارها، به نوعی ارائه دهنده خدمت می باشد.
برندسازی موجب می شود هم بین شما و رقبایتان تمایز ایجاد شود و هم در ذهن بیماران نسبت به شما اعتماد و اطمینان خاطر بوجود آید.
ایجاد برند پزشکی
شاید برند پزشکی شما در بعضی جنبه ها با سایرین مشابهت داشته باشد، اما مدیریت مطب و کلینیک باید سعی کند ویژگی های منحصر بفرد و متفاوت در مطب یا کلینیک به نمایش بگذارد. البته ویژگی هایی که طیف وسیعی از جامعه پذیرای این ویژگیها باشند.
هنگامی که چهره ای موفق به جامعه عرضه نمایید، همین خود یک دارایی ارزشمند در عرصه برندینگ پزشکی خواهد بود.
همین تمایز نسبت به دیگر رقبا مهمترین فاکتور در ایجاد برند پزشکی موفق خواهد بود.
شرط تبدیل شدن به یک برند پزشکی موفق و قدرتمند این است که برند شما در تمام زوایای زندگی شخصی و کاری شما جریان داشته باشد، به عبارت دیگر برند خود باشید و آن را زندگی کنید.
برند پزشکی باعث قدرتمند شدن شما برای ورود به بازارهای سراسر رقابت پزشکی و درمان در داخل و حتی خارج از کشور خواهد شد.
بیماران جذب پزشکان و کلینیک های خواهند شد که نسبت که خود را هدفمندانه و به وضوح درمعرض دید دیگران قرار می دهند. هنگامی که از این مزیت برخوردار باشید همه اقشار جامعه شما را در جایگاه تخصص خود به عنوان یک پزشک برجسته، خواهند یافت.
تاثیرات یک برند پزشکی:
- گسترده شدن فرصت ها و روابط جدید در حوزه تخصصی
- کاهش زمان چرخه ارائه خدمات و دستیابی به سود بیشتر نسبت به صرف زمان کمتر.
- افزایش چشمگیر فاکتور ( Q ) با همان کیفیت زندگی و همچنین افزایش عیار کیفیت کاری که مشغول آن هستید و توجه به پیشرفت های بیشتر و به کارگیری تکنولوژی ها و راه های درمانی جدیدتر در کار خود.
باید کاری کنید که بیماران شما ارزشی را که شما در سایه حرفه خود نصیبشان می سازید و خدمات درمانی که به آنها ارائه می دهید را به ذهن بسپارند و آن را به موقع به یاد آورند. شما به عنوان یک پزشک با هر عمل خود پازل کلی برند خود را جور می کنید.
آیتم های مهم در برندینگ پزشکی موفق:
1- مدیریت زندگی کاری
با برند پزشکی راهکاری است می توانید مدیریت کسب و کار خود را در دست بگیرید . برندسازی پزشکی باعث می شود که پیام منحصر بفردی را برای جامعه بیماران خود داشته باشید.
2- اعتماد به نفس
برند پزشکی باعث می شود شما به عنوان پزشک یا مدیریت مطب و کلینیک کم کم در مسیر ساخت و دستیابی به برند پزشکی اعتماد به نفس کسب کنید. این اعتماد به نفس در راستای نگرش شما به نقاط قوت خود و فهمیدن آنکه جنبه های مثبت شما چه تاثیری در تفکر و نگرش بیماران نسبت به شما داشته است بوجود می آید. و افزایش اعتماد به نفس کم کم به عزت نفس ویژه ای تبدیل خواهد شد.
3- ارتباط با بیماران
موفقیت در برندینگ پزشکی نیازمند انتقال پیام به افراد مخاطب هدف مناسب است. این کار مستم ارتباط است. ارتباطی که باعث ایجاد پیوند عاطفی با بیماران گردد.مدیریت مطب و کلینیک بدون برقراری ارتباط عاطفی با بیماران که جامعه هدف خدمات درمانی هستند، نمی تواند برند پزشکی قدرتمندی را خلق کند. برندسازی بر مبنای ارتباط عاطفی قوی با مخاطب هدف باعث ایجاد کانال ارتباطی قوی و شفاف و سریع در رسیدن به هدف است.
4-تمایز
تمایز در موفقیت برندینگ پزشکی نقش حیاتی دارد. اگر مدیریت مطب و کلینیک همانند دیگران و خدماتی که ارائه می کنند باشد، مادامی که نتواند در جریان ارتباط مطب یا کلینیک با بیمار تفاوت و تمایز را القا نماید نمی تواند نام برند بر خود گذارد.
5-حمایت
به عنوان مدیریت مطب و کلینیک و در سایه تعریف برند با درک روشنی که نسبت به خود ، تخصص ، رفتار و وجوه تمایز در فن و تخصص خود دارید مورد حمایت طیف وسیعی از جامعه که بیماران شما هستند قرار خواهید گرفت ، تا جایی که از این حمایت برای رسیدن به بسیاری از اهداف و مقاصد تبلیغاتی و کاری خود به خوبی می توان استفاده کرد و کمپین های تبلیغاتی وسیعی را به پشتوانه این حمایت می توان برنامه ریزی نمود.
6-تمرکز
یکی از فواید برندینگ پزشکی این است که در سایه تبدیل شدن به یک برند موفق در عرصه کاری و مورد حمایت و مورد توجه قرار گرفتن از طرف طیف از جامعه و درک روشنی که نسبت به ملیت خود در جامعه دارید به چیزهایی که در روند کاری و زندگی خواهان آن نیستید نیز درک روشنی را پیدا خواهید کرد.
استفاده از برندشخصی در تخصص پزشکی به مثابه یک فیلتر به شما اجازه می دهد به فرصت های مناسب آری بگویید و در قبال فرصت های اشتباه که باعث نابودی جایگاه شما می شود واکنش منفی نشان دهید . شما در این جایگاه می دانید چه چیزهایی باعث تقویت و چه چیزهایی باعث نابودی برند شما می شود.
لطفا نظر خود را درباره این پست در صفحه اینستاگرام به اشتراک بگذارید: ورود به اینستاگرام
سیستم مدیریت مطب، کلینیک و بیمارستان دکتر لینک سیستمی با انعطاف پذیری بسیار بالا جوابگوی تمامی تخصص های پزشکی می باشد.
http://healthcaretechnology.blogfa.com/
استراتژی کسبوکار در استراتژی بازاریابی خلاصه میشود. توانایی جذب بیمار مناسب، تعیینکننده موفقیت در کسبوکار است. شما مسئول هستید که تصمیمات استرتژیک مهمی برای کسبوکار خود، به خصوص در چهار حوزه اتخاذ کنید.
تخصص به معنی تمرکز همه تلاشها بر یک محصول، خدمت درمانی، بیمار، یا حوزهای خاص از فعالیت ها است که نیروی محرک» فعالیتهای بازاریابی و کسبوکار به شمار میآید. میتوان در خدمت درمانی خاصی تخصص پیدا کرد و ارزشافزوده منحصربهفردی در آن گروه از خدمات درمانی ارائه داد که بهتر، سریعتر، ارزانتر و برتر از رقبا باشد.
همچنین میتوانید خدمات تخصصی ارائه کنید. میتوانید خدمت خاصی را به گروهی خاص از بیماران ارائه دهید که بهتر، ارزانتر، مناسبتر و جذابتر از خدمات رقبا است. شاید متخصص بیمار محوری باشید. و بر بیمارانی تمرکز کنید که سالمند» هستند.
شاید بر اساس حوزه تخصص خود حوزه خاصی را هدف گرفته باشید. این حوزه میتواند توریسم درمانی باشد؛ اما وقتی حوزه خاصی را انتخاب میکنید، باید بر کسب تخصص در آن حوزه و ارائه چیزی ارزشمندتر از سایر رقبا تمرکز کنید.
شاید در یک فناوری یا حتی در یک ویژگی خاص متخصص باشید که رقبا از آن بیبهرهاند. بسیاری ازپزشکان برای خدمات خود از یک کانال توزیع تخصصی استفاده میکنند.
این اصل، نبض بازاریابی و دلیل اصلی موفقیت یا شکست کسبوکار است. حوزه تمایز جایی است که خود را از همه مراکز درمانی که سعی در ارائه خدمات درمانی مشابه به همان بیماران دارند، جدا میکنید.
حال تمرینی برای شما داریم: تصور کنید همه رقبا شما ناگهان ناپدید میشوند و شما تنها ارائه دهنده خدمات درمانی خاصی هستید. این موضوع چه تغییری در فروش و سودآوریتان ایجاد میکند؟ گمان میکنم باعث میشود به یکی از موفقترین و سودآورترین کسبوکارهای حوزه خدمات درمانی و حتی دنیا تبدیل شوید. سوال این است: چگونه میتوانید محصول یا خدمات خود را به شکلی متمایز کنید که مشتری گمان کند تنها گزینه» برای مراجعه جهت دریافت خدمت در بازار کنونی شما هستید؟
۳. بخشبندی
امروزه بسیاری از متخصصان بازاریابی بر این باورند که بازاریابی در آینده به توانایی بخشبندی دقیق بازار بستگی دارد. میلیاردها دلاری که هر سال صرف تحقیقات بازار میشود تا حد زیادی سعی در شناسایی دقیق بیمارانی دارد که به جای مراجعه به مرکز درمانی دیگر، به مرکز درمانی شما مراجعه می کنند. سوال این است: بیمارانی که بیشترین اهمیت را به تخصص، منحصربهفرد بودن یا برتری شما میدهند که هستند و چه بیمارانی دقیقا همان ویژگیها و مزایایی را میخواهند که در ارائه آنها توانمند هستید؟» چه توصیفی از بیمار عالی یا ایدهآل خود دارید؟ چه افرادی بازار هدف شما هستند؟ کدام افراد به خاطر ارزشافزوده منحصربهفردتان یا ارزشافزودهای که با اصلاح خدمات درمانی که ایجاد میکنید، بیشترین توان و آمادگی مراجعه به شما را دارند؟
نخست، به ویژگیهای جمعیتشناختی» آنها بپردازید. سن، جنسیت، محدوده درآمد، تحصیلات، شغل یا تخصص بیمار شما چیست؟ کجا زندگی یا کار میکند؟ شرایط خانوادگی یا ساختار خانوادهاش چگونه است؟
شاید دومین بخش توصیف بیمار ایدهآل مهمتر باشد. این بخش را ویژگیهای روانشناختی» مینامیم، یعنی همان چیزی که در ذهن بیمار میگذرد و بیشترین اثر را بر مراجعه به شما، مراجعه به سایر مراکز درمانی دارد. اهداف و آرزوهای مهم بیمار احتمالی چیست؟ خواستهها، نیازها و انگیزههای او برای مراجعه چیست؟ چه امیدهایی در درمان خود دارد که با کمک خدمات شما به واقعیت تبدیل میشود؟ بیمار چه ترسها، تردیدها یا نگرانیهایی دارد که باعث میشود که به شما مراجعه کند یا از مراجعه منصرف شود؟ چه مشکلاتی در زندگی بیمار وجود دارد که خدمات شما به حل آن کمک میکند؟ خدمات شما چه نیازهایی را برطرف میکند؟ در دستیابی به چه اهدافی به بیماران کمک میکند؟ چه دردی را از بیمار دوا میکند؟
تمرکز چهارمین ستون استراتژی بازاریابی است که با شفافسازی دقیق حوزه تخصص، تمایز و بخشبندی حاصل میشود. خودتان میدانید چه چیزهایی ارائه میدهید و نمیدهید. دلیل اینکه مردم به جای مراجعه به رقبا باید به شما مراجعه کنند، را میدانید. بیمار احتمالی خود را مشخص کردهاید. اکنون در چهارمین مرحله باید بر بیمارانی تمرکز کنید که میتوانند در بازه زمانی خاصی به شما مراجعه کنند و این کار را هم میکنند. بهترین روشهای ممکن برای تبلیغ و برقراری ارتباط با بیماران چیست؟ بهترین رسانههایی که امکان برقراری ارتباط با بیشترین تعداد بیماران با پایینترین قیمت ممکن را فراهم میکند، کدامند؟ مهمتر اینکه، نیرومندترین جاذبههای شما که موجب پاسخهای سریع و حتی فوری میشوند، کدامند؟
وقتی هفت بخش آمیخته بازاریابی را با چهار جزء استراتژی بازاریابی ترکیب کنید، به یک برنامه بازاریابی عالی میرسید.
یک برنامه بازاریابی عالی چند مزیت دارد. نخست اینکه موجب جذب جریانی دائمی از بیماران مناسب شده و رودخانهای از بیماران را به مطب یا کلینیک شما سرازیر میشوند. یک برنامه بازاریابی عالی بارها بر پیشنهاد منحصربهفردتان و ارزشافزوده منحصربهفرد» تاکید میکند و به بیماران گوشزد میکند که شما بهترین و تنها گزینه برای مراجعه هستید. بازاریابی در بازار به شدت رقابتی امروز بسیار پیچیده و در عین حال بسیار ساده است. بیماران خود و خواستههای آنها را به دقت مشخص کنید. سپس راهی بیابید تا آنچه میخواهند را بهتر، سریعتر و ارزانتر از رقبا ارائه دهید.
لطفا نظر خود را درباره این پست در صفحه اینستاگرام به اشتراک بگذارید: ورود به اینستاگرام
سیستم هوشمند جذب بیمار دکتر لینک، راهکاری برای افزایش بیمار در مطب ، کلینیک و بیمارستان
http://healthcaretechnology.blogfa.com/
برای اینکه بهعنوان مدیریت کلینیک بهترین عملکرد را داشته باشید، باید معیارهایی برای عملکرد و حتی عملکرد برتر را در کارهای حوزه مسئولیت خود مشخص کنید. افراد باید دقیقا انتظاری که از آنها دارید و سطح کیفی موردنظرتان را بدانند.
این معیارها باید دقیق، قابل ارزیابی و وابسته به زمان باشند. به یاد داشته باشید کاری که ارزیابی شود، انجام خواهد شد.
وقتی از پرسنل مطب یا کلینیک میخواهید کاری را انجام دهند، زمانبندی و روش مطلوب خود و نحوه ارزیابی کار را به دقت مشخص کنید.
شاید بزرگترین جهش در کسبوکار در سالهای اخیر، ظهور مفهوم مدیریت سنجشمحور» باشد. بر اساس این مفهوم، اعداد، شاخصها و معیارهای خاصی برای هر حوزه کاری مرکز درمانی تعیین میشود.
در روانشناسی اصلی به نام اثر هاثورن» وجود دارد. محققان دریافتند وقتی افراد موظف به دستیابی به عدد یا هدف خاصی میشوند، مدام خود را بر اساس آن عدد ارزیابی میکنند و عملکردشان در آن حوزه خودآگاه یا ناخودآگاه بهبود مییابد. این فرایند بهبود دائم با آگاهی شفاف مدیریت کلینیک و کارمندان از آن شاخصها و اهداف آغاز میشود.
دستیابی به معیارهای عملکرد باید تنها مبنای پاداشدهی باشد. پاداش در مرکز درمانی بر اساس عملکرد، مزیت، جذب بیمار و موفقیتهای قابل سنجش تعیین میشود. پاداشها فقط باید بر اساس عملکرد و نتایج باشند.
سوالی که مدیریت کلینیک باید از خود بپرسد این است که به چه کاری باید پاداش دهد؟» آیا به عملکردی که مطلوب یا موردنیاز است پاداش داده می شود؟
وقتی مدیریت کلینیک معیارهای عملکرد را تعیین کرد، باید انتظارات خود را بررسی کند. وقتی وظیفهای را محول کرده و معیارهایی برای عملکرد تعیین میکند، مدیریت کلینیک باید ترتیبی دهد تا بهطور منظم کارمندان را کنترل نماید و مطمئن شود که کار طبق برنامه و بر اساس معیار از پیش تعیینشده پیش میرود.
وقتی کارمندان بدانند که مدیریت کلینیک به تعیین معیارها اهمیت میدهد و برای اطمینان از اجرا، آنها را دوباره کنترل میکند، اهمیت کارشان را بهتر درک میکنند. نقطه مقابل این کنترل منظم زمانی است که مدیریت کلینیک وظیفهای را واگذار میکند، سراغ کارهای دیگر میرود و بدون سنجش یا ارائه بازخورد، کارمندان را به حال خودشان میگذارد.
واگذاری به معنی کنارهگیری نیست. اگرچه کار را به شخص دیگری واگذار کردهاید، اما هنوز مسئول اتمام موفق آن هستید. فقط با کنترل انتظارات است که افراد باور میکنند کارشان مهم است و تلاش میکنند تا به معیارهایی که با هم تعیین کردهاید، دست یابند.
شفافیت در کار و زندگی یکی از مهمترین واژگان مرتبط با موفقیت است. در یک نظرسنجی که از هزاران کارمند به عمل آمد ویژگیهای بهترین مدیران پرسیده شد. همه آنها در سراسر جهان معتقد بودند که همیشه میدانستم رئیسم چه انتظاری از من دارد».
دلیل شفافیت در نتایج کلیدی و معیارهای عملکرد این است که بدون آنها نه شما و نه کارمندانتان نمیتوانید عملکردی عالی داشته باشید. اگر نتوانید کار را به شکلی عالی انجام دهید، نمیتوانید به شهرت و پیشرفت دست یابید. نمیتوانید متمایز عمل کنید.
افرادی که زیردست شما کار میکنند نمیتوانند بهترین آنچه در توان دارند را ارائه دهند، مگر اینکه دقیقا بدانند کارشان چیست و چگونه ارزیابی میشود.
مهربانانهترین کار در حق کارمندان آن است که مدیریت کلینیک به آنها کمک کند بفهمند دقیقا چه انتظاری از آنها دارد و معیار عملکردشان چیست. وقتی افراد دیدی شفاف نسبت به هدف داشته باشند، اغلب شما را با کیفیت، کمیت خدمات و نتایج شگفتزده خواهند کرد.
لطفا نظر خود را درباره این پست در صفحه اینستاگرام به اشتراک بگذارید: ورود به اینستاگرام
سیستم مدیریت مطب، کلینیک و بیمارستان دکتر لینک سیستمی با انعطاف پذیری بسیار بالا جوابگوی تمامی تخصص های پزشکی می باشد.
رندینگ تنها در ترویج نام و نشان تجاری شرکتهای مشهوری چون اپل خلاصه نمیشود، یا برندینگ شخصی تنها برای دیده شدن سلبریتیها نیست، بلکه مدیریت مطب و کلینیک یا هر پزشکی که تلاش میکند خدمات درمانی گستردهتری را در اختیار جامعهی خود قرار دهد، این بخت را دارد تا با استفاده از آموزههای برندینگ، تصویری شفافتری از حرفه و تخصص خود را به دیگران نشان دهد.
پزشکان نیز با کمک برندینگ پزشکی، عملکرد مؤثرتری در حوزهی سلامت خواهند داشت. برندینگ پزشکی از جمله فواید علم مدیریت برای دسترسی آسانتر جامعهی پزشکی به افرادی است که برای علاج نیازمندیهای درمانی خود به دنبال طبیبانی حاذق هستند.
بنابراین اگر شما مدیریت مطب و کلینیک، پزشک عمومی، پزشک جراح، دندانپزشک یا عضوی از جامعهی پزشکی باشید با کمک برندینگ قادر خواهید بود تا از دانش و تخصصهایتان بیشتر برای مخاطبان سخن بگویید و با برندینگ مؤثر حرفهی خود، تصویری که به درستی قابلیتها و تواناییهای شما را به تصویر میکشد در جامعه به نمایش درآورید.
برای اینکه در برندسازی پزشکی به موفقیت برسیم باید با 7 گام اساس در این زمینه آشنا باشید که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
فهرستی از تواناییها و قابلیتهای خود خارج از حوزهی درمان و سلامت پیدا کنید تا به قصد برندینگ پزشکی بیشتر روی آنها تمرکز کنید، برای مثال ببینید چقدر سخنران خوبی هستید؟ پر رنگ بودن مواردی از این دست در فهرست قابلیتهای شما، فرصتهای مساعدی را برای ساخت برندی شخصی قابل اعتماد برای شما فراهم خواهند کرد.
با مرور فهرست قابلیتهای خود، توانمندیهایی که کمک میکنند تا شما در حرفهی پزشکی از سایر همکارانتان متمایز باشید را مشخص کنید تا برندینگ پزشکی خود را بر شانهی این ویژگیهای منحصربفرد بنا کنید. برای مثال اگر روانپزشکی هستید که اهل هنر هم هستید می توانید از هنر برای درمان برخی از بیماریهای روانی استفاده کنید و به بهترین وجه این نکته را هنگام خلق برندینگ شخصی برای مخاطبان تشریح کنید.
در اینجا لازم است تا در توانمندیهای پزشکی که سیطرهی برندینگ شما شده است، متخصص و صاحبنظر شوید. برای این منظور میتوانید در حوزهی قابلیتهای شغلی تان (پزشکی یا مدیریت مطب و کلینیک) متخصص شوید، یا اگر متخصص هستید،تواضع را کنار بگذارید و با استفاده از رسانههای مختلف دیداری و شنیداری در مورد تخصصتان با مخاطبان صحبت کنید.
بعد از اینکه توانمندی ها و تخصص هایتان را معرفی کردید. نوبت به این می رسد که مخاطب برند خود را بشناسید. تا بتوانید پیام های صریحتری را به او مخابره کنید. به عنوان مثال اگر متخصص بیماریهای ن هستید، باید به برندسازی نزد مخاطبان خانم بیندیشید، یا اینکه گامی پیشتر بروید و در میان مخاطبان زن، ن باردار را از ن مجرد جدا کنید.
وقتی به عنوان یک مدیریت مطب و کلینیک یا پزشک مورد اعتماد، برند خود را ساختید، باید این برند را سر لوحهی فعالیتهای بازاریابی خود قرار دهید، یعنی در وبسایت خود، شبکههای اجتماعی تصویری از خود یا مطب و کلینیک مطبوع تان ارائه کنید که با این برند هماهنگ و همداستان باشد. حتما در شبکههای اجتماعی مختلف با حسابهای متنوع مشارکت داشته باشید و متناسب با برندتان به طور منظم مطالب جدیدی را منتشر کنید.
برای اینکه برند بیشتر شناخته شود و در ذهن بیماران بیشتر توسعه پیدا کند، مدیریت مطب و کلینیک باید تا می تواند از فرصت های موجود برای ترویج برند استفاده کند. برای مثال همکاران پزشک در برنامه های تلویزیونی و رادیویی شرکت کنند و اطلاعات پزشکی سودمند را در اختیار بیماران قرار دهد. راه دیگر برای توسعه و ترویج برند این است که برای مطب یا کلینیک یک وب سایت داشته باشید. در شبکه های اجتماعی مطالب سودمند انتشار دهید. به کامنت مخاطبان پاسخ دهید. پادکست تهیه کنید.
برای برند شدن در حوزهی سلامت یا پزشکی نیز مانند هر حوزهی دیگری صبور باشید و انتظار نداشته باشید تا یک شبه از طریق طراحی سایت پزشکی یا تولید پادکست و تبلیغات در شبکههای اجتماعی به تمام اهداف خود خواهید رسید، برای این مهم باید کمی شکیبا باشید و برنامهی منظمی داشته باشید.
لطفا نظر خود را درباره این پست در صفحه اینستاگرام به اشتراک بگذارید: ورود به اینستاگرام
سیستم مدیریت مطب، کلینیک و بیمارستان دکتر لینک سیستمی با انعطاف پذیری بسیار بالا جوابگوی تمامی تخصص های پزشکی می باشد.
healthcaretechnology.blogfa.com
تشکیل تیم درمان در کلینیک، یکی از مهارتهای مهم مدیریت کلینیک است. توانایی ایجاد یک تیم درمان موثر و کار کردن با آن یکی از اامات کلیدی پیشرفت و همچنین یکی از ویژگیهای برتری است که کلینیک، به دنبال آن هستند. توانایی ایجاد تیم درمان با عملکرد عالی توسط مدیریت کلینیک برای موفقیت کلینیک امری حیاتی است.
مدیریت کلینیک برای تبدیل نمودن، کلینیک به مرکزی بزرگ و موفق لازم است دو ویژگی داشته باشد:
نخستین ویژگی توانایی اقدام صحیح در شرایط بحران است. وقتی کارها سخت میشوند، سرسختها پیش میروند». این استعداد که در ابتدای دوران کاری نمایان می شود، به مدیریت کلینیک اجازه میدهد تا از مشکلات دور شوند، به شکلی موثر با آنها کنار آمده و در راستای دستیابی به اهداف کلینیک حرکت کند.
در ادامه چند نکته ای که در ایجاد تیمی با عملکرد بالا موثر است ذکر میکنیم:
دومین ویژگی مدیریت کلینیک موفق توانایی ایجاد تیم و کار کردن به عنوان بخشی از آن است. این افراد وقتی شروع به کار می کنند هم تیمی های فوق العاده ای هستند. برای هر کاری داوطلب می شوند و جزء 20 درصد اعضای برتر تیم هستند که 80 درصد کارها را انجام می دهند.
در نتیجه ارتقا میگرفتند و نظارت و مدیریت سایر اعضای تیم به آنها سپرده میشد. وقتی به دلیل همکاری موثر با سایر اعضای تیم درمان به نتایج بیشتری دست مییافتند، تعداد افراد تیمشان افزایش مییافت. در مراحل بعدی شغلی و به عنوان مدیریت کلینیک، خود را در جایگاهی مییافتند که دهها نفر با تواناییهای مختلف زیردستشان کار میکردند.
اما از این مطالعات به نتیجه دیگری هم رسیدند: توانایی عملکرد صحیح در شرایط بحران آموختنی نبود. باید از درون فرد میجوشید؛ اما توانایی تبدیل شدن به فرد برتر تیم درمان و ایجاد تیمهایی برای دستیابی به نتایج بزرگ در کلینیک مهارتی آموختنی است.
فرد با انجام چند کار متوالی میتواند به مدیری عالی در تیم درمان تبدیل شوید و روحیه تیمی ایجاد کند.
نخست، مدیریت کلینیک باید دقیقا به نقاط قوت و ضعف خود را مشخص کند. اهداف کلی و جزئی شفافی برای خود و مسیر شغلیتان و سپس اهداف کلی و جزئی شفافی برای حوزه مسئولیتتان مشخص کنید.
دوم، مدیر باید زمانی را اختصاص دهد و وظایف افراد در قالب تیم درمان و دلیل آن را برایشان مشخص کند. مخصوصا اهداف و ماموریت تیم درمان را از منظر کمک به سلامتی و بهبود زندگی بیماران تشریح نماید. این موضوع را به مفهومی الهام بخش تبدیل کند تا افراد تمایل پیدا کنند عضوی از تیم درمان و پرسنل کلینیک باشد.
ارتباط مستقیمی بین روابط منظم و روحیه تیمی وجود دارد. هر هفته مدیریت کلینیک باید جلسات موثری با کادر درمان خود برگزار کند تا ایدهها، را به اشتراک گذاشته و در ضمن در جریان قرار بگیرد هر کس مشغول انجام چه کاری است.
هر سازمان موفقی، همواره به دنبال بهانهای برای دور هم جمعکردن افراد و ایجاد روحیه تیمی، انگیزه و ایثارگری در آنها است. برای مثال، یک مرکز درمانی می تواند می تواند برای حمایت از افراد بی بضاعت یا کم بضاعت، از هر شخص بر حسب توانایی مالی، هزینه درمان دریافت کند. یا پرسنل و کادر درمان را تشویق کند کمکی هر چند کوچک به بیماران دارای مشکل مالی داشته باشند. این ایده در ایجاد روحیه تیمی بالا در بین کادر درمان بسیار موثر است.
خوب است مدیریت کلینیک تولدها، موفقیتها را با هدایا و معرفیها جشن بگیرد. کاری کند که افراد احساس مهم بودن کنند. وقتی افراد را مورد تقدیر و بزرگداشت قرار میگیرند، احساس فوقالعادهای نسبت به خود و سایر اعضای تیم پیدا میکنند.
مدیریت کلینیک باید یک جو هماهنگ به وجود آورد. مدیریت کلینیک در واقع مدیر ارشد روانی تیم خودش است. او کارش حصول اطمینان از این است که هماهنگی و شادی و رضایت میان همه کارمندان و تیم درمان حکمفرما باشد. این یکی از مهمترین کارهایی است که میتوانید به عنوان رهبر تیم و مدیریت کلینیک انجام دهد.
کارمندان باید در کارشان شاد بوده و احساس رضایت داشته باشند.آنها اگر نگرانی یا مشکلی دارند، خوب است مشکل خود را با مدیریت کلینیک در میان بگذارند تا مشکل توسط مدیریت مرتفع گردد»؛ اما اگر شخصی منفی یا ناراحت است و نمی توان او را راضی کرد، باید تشویقش کرد که برود و جای دیگری کار کند. یک شخص ناراحت یا منفی در محیط کار میتواند رفتار دیگران را هم مسموم کند.
پرسنل باید را در جریان همه مسائل روز کلینیک که بر کارشان تاثیر میگذارد، قرار گیرند. مدیریت کلینیک باید بگوید اقتصاد متغیر چطور بر کار آنها اثر میگذارد. یا اینکه تغییر کارمندان و پرسنل و کادر درمان چطور بر شغل و فعالیتهای آنها اثر میگذارد. هر چه افراد بیشتر در جریان رویدادهای محیط کاری خود باشند، به عنوان اعضای تیم مثبتتر و فداکارتر عمل میکنند.
سه سطح پیشرفت در زندگی کاری وجود دارد. نخستین سطح، وابستگی است؛ یعنی وقتی افراد از دیگران دستور میگیرند، محل کارشان توسط آنها مشخص میشود و برای گرفتن حقوق و مزایا به آنها وابسته هستند.
سطح دوم و بالاتر، استقلال است. فردی که در این سطح قرار دارد، به توانایی خود برای انجام کار و شناخته شدن به واسطه آن ایمان دارد.
سومین سطح پیشرفت، وابستگی متقابل است که از همه سطوح بالاتر است. در این سطح، هر شخص برای انجام کاری که به تنهایی از عهده یک نفر ساخته نیست، با دیگران همکاری میکند.
یکی از راههای ترویج ویژگی مثبت استقلال در نظر گرفتن جوایزی برای موفقیتهای مستقل (موفقیتهای فردی) است. روش ترویج وابستگی متقابل نیز در نظر گرفتن جوایز گروهی یا پاداشهایی است که بر مبنایی خاص میان اعضای تیم تقسیم شود. این جوایز میتواند شامل تقسیم سود کار، پرداخت اضافه حقوق و حتی برگزاری جشنها، مهمانیها، دادن مرخصی و مواردی از این دست باشد. هر چه افراد تیم را بیشتر دور هم جمع شوند تا با روحیهای هماهنگ با هم گفتوگو و کار کنند، مثبتتر و با انگیزهتر میشوند و تعهد بیشتری به کلینیک و دستیابی به اهداف آن خواهند داشت.
لطفا نظر خود را درباره این پست در صفحه اینستاگرام به اشتراک بگذارید: ورود به اینستاگرام
سیستم مدیریت مطب، کلینیک و بیمارستان دکتر لینک سیستمی با انعطاف پذیری بسیار بالا جوابگوی تمامی تخصص های پزشکی می باشد.
این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.
زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.
همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.
این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.
مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!
اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.
همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.
درباره این سایت